در فراسوی مرزهای تنم
تو را دوست می دارم ...
در آن دور دست بعید
که رسالت اندام ها پایان می پذیرد
و شعله و شورِ تپش ها و خواهش ها
به تمامی
فرو می نشیند
....
در فراسوهای عشق
تو را دوست می دارم،
در فراسوی پرده و رنگ
در فراسوی های پیکرهایمان
با من وعدۀ دیداری بده ..!!
نظرات شما عزیزان: