از نزدیک بینی و نزدیکی بعضیا به پرده گوشم خسته شدم
یه تسبیح میخوام و یه راه دور و یه غروب دلتنگ ...
کمی با معشوقه ام نجوا کنم.
نظرات شما عزیزان:
nameless
ساعت22:48---20 فروردين 1393
در ساحل دریای زندگی قدم میزدم.....
همه جا دو رد پا دیدم
جای پای من و خدا.....
به سخت ترین لحظه ها که رسیدم
فقط یک جای پا دیدم.....
گفتم:خدایا مرا در سخت ترین لحظات زندگی رها کردی؟
ندا آمد:تو را در سخت ترین لحظه ها به دوش کشیدم.
همه جا دو رد پا دیدم
جای پای من و خدا.....
به سخت ترین لحظه ها که رسیدم
فقط یک جای پا دیدم.....
گفتم:خدایا مرا در سخت ترین لحظات زندگی رها کردی؟
ندا آمد:تو را در سخت ترین لحظه ها به دوش کشیدم.