سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی
قصه عشق "انسان" بودن ماست . . .
نظرات شما عزیزان:
nameless
ساعت0:22---9 اسفند 1392
دست هایم خالیست و درونم سرشار...
پرم از آرزوهای پوشالی و دلم خوش است به خواب شیرین شب بو
و رهایی گیسوان بید در دستان وحشی باد... و چه زیباست،
پشت پا زدن به آن هایی که تو را رنجاندند!
و چه خوب است، گاه گاهی دروغ بگویی به دلت
و نگذاری که بداند، بی نهایت تنهاست
پرم از آرزوهای پوشالی و دلم خوش است به خواب شیرین شب بو
و رهایی گیسوان بید در دستان وحشی باد... و چه زیباست،
پشت پا زدن به آن هایی که تو را رنجاندند!
و چه خوب است، گاه گاهی دروغ بگویی به دلت
و نگذاری که بداند، بی نهایت تنهاست