بی تو حتی در نگاه پنجره سبزی سرو کهن خشکیده است
سوز در اعماق این ویرانه ها هم ره باد خزان پیچیده است
بی تو بغضی سرد روحم را گرفت خنده هایم در حریر درد مرد
قلب ویران مرا دست غمت در شبی خاکستری تا مرگ برد
نظرات شما عزیزان: